این عکس اولین ساعاتی هست که تو پا به این دنیا گذاشتی . ساعت تقریبا حول و حوش چهار و نیم بود وقت ملاقات بود .بابایی محمود و عمو حسین و عمه راحله و مامانی احترام اونجا بودن مامانی و خاله زهرا و دخترخالت سارا هم اومده بودن البته من و تو رو یه کمی دیرتر از بخش آوردن و تقریبا ساعت ملاقات داشت تموم میشد که پرستار تازه تورو آورد. همه خیلی از دیدنت خوشحال شدن و کلی ذوق کرده بودن .من و بابات هم خدارو شکر کردیم که تو سال...